• ۰۹۱۲۸۶۰۲۱۷۸
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

  • آسیب پذیرترین و پرانرژی ترین و باارزش ترین قشر از اقشار جامعه، نوجوانان و جوانان هستند.

    فرایند تغییر در نگرش و رفتار این گروه در مقایسه با بزرگسالان راحت تر انجام می شود،چرا که بعد احساسی نگرش و بینش جوانان نسبت به افرادو پدیده های مختلف ،بسیار مهم و در عین حال سریع التغییر است،در حالی که بزرگسالان پای بند و مقاومت فکری بیشتری نسبت به باورها، ارزشها و اعتقادات از خود نشان می دهند.پس مشخص است که مخاطبان اصلی دشمنان فرهنگی، نسل جوان جامعه باشد.

    در ارتباط می توان از انواع ارتباط شنیداری ،نوشتاری،دیداری و... استفاده کرد.

    ارتباط با نوجوانان و جوانان

    در این فرایند اعتبار و جذابیت جسمانی و ظاهری برای نوجوانان و جوانان برای برقراری ارتباط بسیار لازم است.

    اعتبار ومحبوبیت تحت تاثیر عواملی چون تخصص، مهم بودن، بی غرض بودن گفتار،قانع سازی به طور غیر مستقیم، بصیرت و آگاهی فرد، خیر خواهی و خلوص نیت، ایمان به هدف و توانایی جوانان، شناخت زمان و مکان برای هر موضوع، هماهنگی کردار و گفتار فرد،فروتنی و برخورد نیک قرار می گیرد و باعث می شودجوانان صحبت ها و موضوعات مطرح شده را قبول و ارتباط برقرار کنند.

    آراستگی ظاهری ، کلامی، و...در جوانان برای برقراری ارتباط تاثیر زیادی دارد.

    جوانان امروزه تحت تاثیر تصاویر دیداری/شنیداری با جذابیت بالا قرار دارند.همچنین رایانه-اینترنت-ماهواره ابزارهای دیگر در دسترس هستند که جوانان را به خود جلب می کند.

    برای برقراری ارتباط با نوجوانان ابتدا باید نیازها و ویزگیهای این گروه را شناخت سپس سطح آگاهی آنان از موضوعات را فهمید و بعد از آن به باورهای آنها توجه کرد تا سطح و مسیر باورهای آنها را مشخص و بتوان در راستای برخورد کردن با آنها و یا تصحیح باورهای آنان قدم برداشت.

    امروزه بزرگ ترین دغدغه ی والدین و مربی ها و بزرگسالان داشتن رابطه ی خوب با جوانان و نوجوانان در زمینه های استقلال طلبی – بلوغ جنسی – کسب شخصیت می باشد.

    ناهماهنگی بین والدین و فرزندان بزرگ ترین مشکل در روابط انسان هاست. نوجوانان و جوانان از والدین خود شکوه های مختلفی در مورد سبک اعمال قدرت ، کنترل همه جانبه ، خودداری ار بحساب آوردن نقطه نظرات نوجوانان، در دسترس نبودن والدین، وضع قانون در لحظه، انتظارات غیر واقعی، نپذیرفتن انتقاد و پیشداوری  و...دارند که باعث تعارض بین آنها می شود.

    اگر نوجوانان نتوانند آزادانه احساسات ،اضطراب ها و نگرانی های خود را بدون احساس ترس یا طرد شدن با والدین در میان گذارند ،نوعی نا امنی روانی در آنها پدید می آید که مهم ترین علت بروز ناهنجاری های رفتاری و عاطفی است. مصرف مواد مخدر تا حدود زیادی به روابط بین والدین و فرزندان و نحوه ی تعامل آنها مرتبط می شود ،علاوه بر  اوضاع و احوال اجتماعی و تجارب فردی ،فقر ،شرایط سخت زندگی،رابطه غیر صمیمی بین والد و فرزند،ناکامی ها، شوک ها ،شکست ها عوامل بروز رفتارهای بزهکارانه توسط نوجوانان می باشد.

    برای تضمین بهداشت روانی و کسب هویت و استقلال ،سالم ترین راه رابطه ی دائمی و صمیمی بین نوجوانان و والدین است.

    ارتباط با نوجوانان و جوانان 

    برای داشتن رابطه مناسب و صمیمی با نوجوانان و جوانان

    1-او را با هیچ کس مقایسه نکنید.

    2-زیاد امر و نهی نکنید.

    3-نیازهای او را باور و بررسی کنید.

    4-تا می توانید محبت کنید.

    5-در بین جمع و فامیل، شخصیت او را حفظ کنید.

    6-به شایستگیهای او ارزش دهید.

     7-در مورد لغزش های آنان سنجیده رفتار کنید.

    8سرزنش و شماتت، لجبازی در بر دارد پس امتناع کنید.

    9-توان فرزند خود را در نظر بگیرید.

    10-در موضوعات مختلف از او مشورت بگیرید.

    11-انس و الفت و دوستی، اعتماد بین شما و نزدیکی را زیاد می کند.

    12-نظارت و حمایت جوانان در سایه ی احترام و حفظ حقوق را در نظر بگیرید.

  • هر پدر و مادری آرزو دارد فرزندانی مفید و شایسته را تحویل جامعه بدهد. اما کسی از خود سئوال نمی کند چرا همین کودک در بزرگسالی به انحراف،اشتباه و بزهکاری می افتد؟ چرا رودرروی والدین قرار می گیرد؟ چرا فرزندی که می خواستند با فردی که پرورش یافت یکی نشد؟
    اختلاف بین والدین و فرزندان ریشه در باورها و رفتارهای پدر و مادر در دوران کودکی و نوجوانی دارد.حال این رفتار تندو سرزنش آمیز و یا به صورت محبت و دلسوزی های بیجا به صورت مزاحمت و بیمارگونه تبدیل شود.
    هنر پدر و مادری انعطاف پذیری و داشتن قضاوت صحیح است.

    دلایل اختلاف والدین و فرزندان

    عوامل بروز اختلاف والدین و فرزندان

    1-برآورده کردن تمام خواسته های فرزندان(محبت)
    در سنین کودکی مراقبت های ویژه برای فرزند مهم و ضروری است که اگر به موقع قطع و یا مدل آن عوض نشود تبدیل به رفتارهای سخت و بیمارگونه می شودو باعث رکود رشد ویا منحرف شدن شخصیت در او می شود
    این مربوط به والدینی است که به گمانشان باید تمام نیازهای فرزندشان برآورده شود تا دچار عقده و کم ارزشی نشود .در حالی که بزرگ ترین ضربه و یکی از مهم ترین مهارتها یعنی مهارت نه شنیدن و یادگیری صبر را از فرزندشان گرفته اند.
    این در حالی است که ما در جامعه هر روز با درهای بسته ی زیادی روبرو شده و به ناچار یا با تدبیر باید سراغ روش دیگری برویم و فقط کودکان وابسته و نازپرورده ای بزرگ کرده ایم که حتی با خوشان هم نمی تواننددرست رفتار کنند.در عین وابستگی و ترس از دست دادن والدین از رفتارشان نیز نارضایتی برای خود و والدین وجود دارد.


    2- زندگی زناشویی در الویت دوم
    3- فعالیت های فوق برنامه
    پر کردن اوقات فراغت والدین یا فرزندان باعث فاصله و جدایی آنان نشود.
    4- فراموش کردن زندگی روحی ومعنوی
    5- در مقام پدر و مادر بودن با فرزند خود دوست باشیم.
    6- فقدان چارچوب مناسب و نداشتن حد و حدود زندگی
    هر کس در خانواده مسئولیت و مرزهایی دارد که باید به آن دقت کند تا خانواده از هم گسیخته نشود.
    7-نازپروردگی
    حتماً با والدینی روبرو شده اید که از وضع ظاهر دختر خود و رفتار او راضی نیستند.آنان نمی دانند که اطاعتی که به زور عشق و برآوردن تمام خواسته های فرزندشان بوده چیزی جز اسارت او از راه نازپروردگی نیست و این پیامد همان محبت بیجا وبرآورده کردن تمام نیازهاست.

    8-دخالت های غیر منطقی
    در دوران حساس نوجوانی و جوانی این مشکل بیشتر بروز می کند.در این مواقع فقط دخالت های غیر منطقی و سر سختانه اثر منفی ندارد بلکه نصیحت های خیر خواهانه ی والدین در به هم ریزی فکر سالم جوانان اثر می گذارد.زیرا تلقین مانع رشد شخصیت و بلوغ فکری می شود حال آنکه سرکش باشند یا وابسته به والدین.
    وابسته ها از مسئولیت انتخاب فرار کرده و با انتخاب شغل و رشته توسط والدین تا آخر عمر نفر دوم تصمیم گیری هستند و گروه سرکش با لجاجت و بدون فکر روی موضوعات و انتخاب برای اثبات شخصیت خود فقط راهی انتخاب می کنند که با والدین مخالفت کرده باشند و خود راه آینده را انتخاب کنند.

    9- الویت به انتخاب والدین
    عوامل زیادی روی شخصیت ،مسیر انتخابی هر فرد و سبک زندگی او تاثیر دارد. ولی چیزی که والدین کمتر به آن توجه می کنند خواسته ها و امیال خود می باشد که بر کودک فشار آورده تا نداشته های آنان به دلایل مختلف فردی یا خانوادگی و شرایط اجتماعی که به آن نرسیده اند را جبران کند. این والدین کودکان را قربانی خواسته ها و عقده ها و نداشته های خود می کنند.
    این والدین انتظار دارند که فرزندانشان قدم جای پای والدین خود بگذارند و همانی شوند که خودشان شدند یا می خواستند بشوند.
    مفاهیم خود را بر آنها تحمیل کرده و آنها را به سمت نابودی می برند. این والدین فرزندان را بر اساس آرزوهای خود شکل می دهد. آنها فراموش می کنند که کودک روح خودش را دارد ، فردیت خودش را دارد و رشد درونی خودش را دارد.
    این معنی عشق از طرف والدین نیست چون عشق هرگز فکر و آرمانی نمی دهد بلکه آزادی می دهد.
    عشق یعنی حرمت و دیدن فرزند به عنوان یک انسان آزاد
    فرزندان توسط شما به این دنیا آمده ولی متعلق به شما نیستند، به تمامیت تعلق دارند.
    با توجه به نوع نگاه و خواسته ی والدین از فرزند خود ،روشهای برخورد آنان با مسائل نیز تغییر می کند.

    با این همه ، مدل تربیتی والدین متفاوت می شود:

    1-روش الگویی(اسوه بودن)
    2-روش محبت
    3-روش تکریم (احترام گذاشتن،ارزش قائل شدن)
    4-روش موعظه و نصیحت
    5-تشویق(ایجاد شوق، شوق برانگیزی)
    6-روش تنبیه

    دلایل اختلاف والدین و فرزندان

    چه کنیم؟

    چگونه فرزندانی با شهامت روحی و مبارز در برابر ضعف البته بدون گستاخی و بی پروایی تربیت کنیم تا از رفتارشان مدام در رنج نباشیم؟
    کار ناممکنی نیست ولی سخت است. شرط آن داشتن عدالت و شهامت روحی والدین وقرار ندادن فرزندان تحت فشار و زور گویی، عدم تحمیل عقاید خود به آنان و نه رها کردن آنان به حال خود، نبود تنبیه و سرزنش، نداشتن ترحم و دلسوزی.
    آنها را همان گونه که هستند بپذیرید، اجازه صحبت در مورد مشکلاتش،نشان دادن علاقه ی خود به دادن راه حل کمکی به او، آوردن مثال از مشکل مشابه برای خود و یا نزدیکان و راه غلبه بر آن.اگر کمک خواست به او یاری برسانید وگرنه به انتخابش احترام گذارید.
    احترام گذاشتن به شخصیت کودک و انتخابهای او و درک و همراهی با او باعث تقویت حس عزت نفس در وی می شود تا از آسیب های وارد شده از اجتماع در امان باشد. هر یک از فرزندان شما انسانی ست ویژه، با مشخصات کاملاً جدا و متفاوت از برادرها و خواهرها یا هر کس دیگری که بخواهید او را با وی مقایسه کنید.این واقعیت را بپذیریدکه او مخلوقی است ویژه با توانایی های بالقوه ی نامحدود و می تواند به هر هدفی که در زندگی آرزوی رسیدن به آن را دارد ،نایل آید.
    بچه ها را آزاد بگذارید تا همان که می خواهند، باشند، آنان را با هیچ فردی مقایسه نکنید تا به دنبال خواست درونی و انتخاب وعلایق خود بروند.

  • یک احساس ناخوشایند وناشناخته که حالتهای بدنی ناراحت کننده برای کودک به وجود می آورد. وقتی کودک در موقعیت هایی شبیه قبل قرار می گیردکه آسیب دیده ودچار اضطراب شده دوباره همان حالتها به او دست می دهد.

    چهار دسته علل کلی اضطراب

    عوامل زیست شناختی و جسمانی: مقدار بعضی هورمونها غیر عادی است مثل بارداری،کم کاری یا پرکاری تیروئید، پایین بودن قند خون و....
    عوامل محیطی و اجتماعی: از عوامل اجتماعی مشکلات خانوادگی،احساس جدایی و طرد شدگی و... از عوامل محیطی زلزله،بیماری ،مرگ یکی از نزدیکان و... را می توان نام برد.
    عوامل ژنتیکی و ارثی: یکی از مهم ترین عوامل به حساب می آیدکه احتمال اضطراب را در کودکان بالا می برد. البته الگو قرار دادن پدر و مادر و تکرار کارهای آنان در اضطراب فرزندان نقش مهمی دارد. ولی تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که از والدین مضطرب به دنیا می آیند نشان می دهد که درصد اضطراب در این کودکان در کودکی و بزرگسالی بیشتر است.
    طبق سخنان بعضی متخصصان تغذیه ی نادرست که کمبود اسیدآمینه، منیزیم، اسید فولیک و ویتامین ب12 باعث ابتلا بیشتر به آن می شود.
    استفاده از مواد مخدر و دارهای روان گردان
    بعضی ضایعه های مغزی

    اضطراب در کودکان

    تاثیر اضطراب در کودکان

    بیشتر کودکان بعد از شش ماهگی دچار وابستگی مخصوصاًبه مادر می شوند و با دیدن هر غریبه ای گریه می کنند.این حالتها تا مدتی طبیعی است ولی بعد از مدتی و بزرگ شدن کودک او درمان نشدن آن تبدیل به معضلی به نام اضطراب جدایی می شود.
    اضطراب جدایی خود یکی از مراحل رشد مغزی و احساسی کودک که از شش یا هفت ماهگی شروع و تا 10 یا 18 ماهگی ادامه داردو با گذشت زمان تا 3سالگی ناپدید می شود.
    گاهی این اضطراب تا دوران مدرسه باقی مانده و والدین را با مشکلات زیادی مواجه می کند.
    تشخیص اضطراب در کودکی و درمان آن بسیار مهم است زیرا شخصیت او در این دوران شکل می گیرد. بعضی کودکان در موقعیت های جدید دچار لکنت زبان، خجالتی شدن،آویزان شدن به پدر ومادر،ناخن جویدن ، کندن پوست یا مو و.... می شوند.
    نگرانی های پدر ومادر در زمان ورود کودک به مدرسه،وضعیت درسی او و....باعث انتقال اضطراب والدین به کودک شده و اضطراب او را افزایش می دهد که منجر به اضطراب اجتماعی، ترس از درس و امتحان،اضطراب جدایی در او می شود.

    با اضطراب دلبندم چه کنم؟

    پس بین سن 8تا12 ماهگی که شیوع اضطراب جدایی زیاد است ، از کودک به مدت طولانی دور نباشید و یا در حد امکان در این سنین او را به مهد نسپارید.
    از سن 6 ماهگی به بعد در زمانهای کوتاه و گه گاه از پرستار کودک و یا اشخاص نزدیک تر استفاده تا از کودک مراقبت کند.این موضوع باعث تجربه ی دوری از مادر درزمان کوتاه برای کودک شده تا اعتماد به سایر بزرگسالان در او نقش بگیرد.
    بدون اینکه حواس او را پرت کرده و خود محل را ترک کنیدصبر کرده و با اطمینان او از فرزند خود جدا شوید تا اضطراب را در او افزایش ندهید.
    از 6 ماهگی بهتر است تخت یا اتاق خوابش تغییر کند.
    او را درحال گریه و یا یواشکی ترک نکنید.
    تا چهارده ماهگی با او دالی موشه و از چهارده ماهگی به بعد با او قایم موشک بازی کنید.بعد از مدتی بازی و پیدا کردن شما به این نتیجه می رسد نبودن مساوی با نابودی نیست.
    ممکن است گروهی یا انجام این کارها و یا ندادن آن در فرزندشان اضطراب وجود داشته باشد.
    اگر اضطراب کودکی درمان نشود منجر به اضطراب در دوران نوجوانی و دوره های بعد می شود که روی تمام زندگی ومسیر انتخابی او تاثیر دارد.

    تاثیر اضطراب در نوجوانی

    اضطراب ناشی از پذیرفته شدن در جمع همسالان: در این دوران به گروه همسالان و ارتباط با آنان نیاز دارند.پس احترام والدین به نوجوان و دوستان او و حفظ اعتبار و شخصیت او در برابر همسالان مهم است.
    تغییر ات جسمی: نگرانی ناشی از بلوغ دیررس و زودرس،احساس خجالت ،ناآگاهی یا ترس از شرایط جدید و ناتوانی در تطابق رفتار خود با آن شرایط.
    بروز رفتارهای پرخاشگرانه: مخالفت با افراد داخل خانه و خارج از آن خصوصیت بعضی نوجوانان است که به صورت کلامی و یا پرخاشگری خود را نشان می دهدکه باعث اضطراب در آنان می شود
    ترس از مستقل شدن: از عمومی ترین نیاز نوجوان داشتن استقلال و آزادی است که در برخی افراد باعث ایجاد اضطراب می شود.چون تا قبل از این مرحله به او مسئولیت داده نشده و یا در تصمیم گیریها دخالت نداشته است.

    اضطراب در کودکان

    راه حلهای اضطراب در نوجوانی

    وظیفه ی والدین برخورد باصبرو حوصله و دادن اعتمادبه نفس برای روبرو شدن با شرایط جدید می باشد.
    تشویق والدین در ارتباط برقرار کردن فرزندان با محیط خارج از خانه و افراد غیر فامیل در کاهش اضطراب مهم است.
    دادن اطلاعات در مورد موقعیت فشار زا از شدت اضطراب کم می کند چون فرد با اطلاعات و اگاهی با شرایط جدید روبرو می شود.
    در دوره نوجوانی دادن اطلاعات مناسب در مورد علائم بلوغ و آثار آن و تغییرات مربوطه می تواند کمک مهمی برای او باشد.
    برای جلوگیری از حالت پرخاشگری و یا عدم توانایی کنترل رفتار نوجوان ،تربیت مناسب والدین،مقاوم ساختن فرزند در برابر سختی ها از دوران کودکی و ایجاد امنیت روانی می تواند موثر باشد.
    امر ونهی های غیر اصولی و بیجا و محدودیت های بی مورد در کسب استقلال و آزادی،باعث تحریک عصبانیت و خشم های کنترل نشده در نوجوان شده که والدین باید منطقی برخورد کردن در هنگام خشم و بدون تحقیر و توهین عواطف خود را بیان کردن را به نوجوان بیاموزند.
    همچنین به او بفهمانند که رفتار بقیه تا حدی نتیجه ی رفتار خود اوست.
    دادن مسئولیت و فرصت به نوجوان و اجازه ی اظهار نظر و تصمیم درباره ی امور مربوط به خود ، بدون تنبیه و تحقیر به خاطر اشتباهاتش ،باعث عبرت گرفتن او از خطاهایش می شود.
    فکر کردن به زمان حال و کنار گذاشتن رویاها و آرزوها برای موقعیت های مناسب تر آرامش ذهنی را افزایش می دهد.

  • حسادت به ماجرایی غم انگیز منجر شد: مردی همسرش را با چاقو کشت.
    زنی همسر خود را به خاطر حسادت با سم مسموم کرد.
    اینها نمونه های دیده شده ی هر روز در جرائد و رسانه ها است که به دلیل غلط بودن تربیت،تاثیرات محیط،مشکلات و معضلات جامعه و...و عدم دقت در این مسئله ی کوچک از دید همگان ودرمان نکردن آن با آن روبرو هستیم.
    یکی از ذهنیت های نامطلوب ، حسادت است که باید علل و زمینه های رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم تر ، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمی و روانی که در ما ایجاد می کند، با بکارگیری شیوه های اخلاقی و علمی، از بروز آن در خردسالی جلوگیری کرده، در صورت شکل گیری، با خشکاندن ریشه های آن در بزرگسالی، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.
    حسادت واکنشی هیجانی است که تقریباً از دو سالگی آغاز می شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد و بر طبق الگوهای مختلف فرهنگی، به صورت های متفاوتی خود را نشان دهد.
    حسادت کودک ، پاسخی طبیعی به محرک ها می باشد و زمانی ایجاد می شود که به نظر او، عاطفه یا محبتی را از دست داده باشد. چون کودک دوست دارد سعادت و خوشی و رفاه برای او حالت انحصاری داشته باشد.
    در الگوی حسادت، بیشتر نوعی ترس وجود دارد :چون فرد حسود احساس می کند که فرد دیگری علاقه . عاطفه ی شخص مورد نظر او را به خطر انداخته و یا مقام مورد انتظار او را کسی از او سلب و نصیب خود کرده است. بنابراین موقعیتی که حسادت را جلوه گر می کند، غالباًیک موقعیت اجتماعی می باشد.
    کودک در آغاز، از احساسات درونی خود (حسادت) و علت های وجود و عواقب آن، آگاهی زیادی ندارد و نمی داندچرا رفتار او تغییر کرده است.
    رفتارهای آزاردهنده کودک حسود تا حد زیادی ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است ولی باید با نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانی و جوانی و رشد عقلی و پس از آن بزرگسالی و به دست آوردن تجربه های درونی و بیرونی درباره علل و انگیزه های رفتار حسادت خود، آگاهی بیشتری پیدا کند.

    حسادت

    علت های رشد حسادت

    1-شرایط خانواده و تفاوتهای فردی
    رقابت و همچشمی یکی از فرزندان نسبت به بقیه ی خواهر و برادرها
    حسادت بیشتر فرزند اول نسبت به کودکان دیگر، چون کودک اول بیشتر مورد توجه و محبت اطرافیان و پدر و مادر بوده است و با آمدن کودک جدید، زمان کم تری برای او می ماند.
    تفاوت سنی خیلی کم بین کودکان: چون کودک کوچک به مزیت های کودک بزرگ تر و کودک بزرگ تر به مراقبت های نوزاد حسادت می کند.
    خانواده با 2یا3 فرزند
    توجه افراطی والدین
    بی ثباتی تربیت مادر
    دختران بیش از پسرها حسادت دارند.
    اطفال باهوش حسادت بیشتری دارند.

    2-برخوردهای تبعیض آمیز: امتیاز و تبعیض حسادت را در پی دارد.
    تولد کودک جدید/ نوع جنسیت کودک/ زیباتر بودن/ باهوش تر /زرنگ تر/ خونگرم تر/ ساکت تر/عاطفی تر/ خوش بیان تر/ بیشتر شبیه به یکی از والدین بودن/معلولیت جسمی یا ذهنی عوامل تبعیض بین کودکان است.

    3-احساس محرومیت: احساس محروم بودن از دارایی مادی و اختصاص لوازم یا مایحتاج به یکی از کودکان

    4-علاقه مفرط به خود

    عواقب و پیامد حسادت

    حسادت باعث آزار و اذیت دیگران و همچنین خود فرد شده و آثار زیادی بر وی می گذارد.
    خشم از آثار دیده شده در کودکان و بزرگسالان می باشد.حسود به فرد مورد حسادت غضب دارد. حسود ممکن است به دنبال خشم ، حسادت خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم نشان دهد.
    1-از دست دادن سلامت جسمی: فرد به تدریج ضعیف شده و در مقابل انواع میکروب ها و ویروس ها مقاومت خود را از دست می دهد.
    امام علی (ع)می فرماید: حسادت بدن را ذوب می کند.
    2-از دست دادن آرامش روانی: وقتی فرد آرامش روانی ندارد دچار اضطراب شده،که خود عامل بسیاری از بیماری ها می باشد.
    امام علی (ع) می فرماید: حسادت، فرد را از آسایش روانی محروم کرده و از زندگی خود کمتر لذت می برد.
    3-تضعیف ایمان: حسادت ، مدام در جان آنها چون خوره مانده و قلب آنها را سخت وآنها را به گناهانی چون بددلی، بدگویی، غیبت، کینه توزی، دشمنی و... مبتلا می کند.
    امام علی (ع) می فرماید: حسد سرآمد رذیلت هاستو امام باقر می فرماید: حسادت ایمان را می خورد، همان گونه که آتش هیزم را نابود میکند.
    4-دست زدن به رفتارهای ضد اجتماعی: تکبر/تظاهر/ تقلب/ ترشرویی/ گوشه گیری
    5- دیگر آزاری و حیوان آزاری

    حسادت

    راهکار جلوگیری از حسادت

    درمان در کودکی: جلوگیری از سرزنش والدین در صورت حسادت کودک، برخورد حساب شده وحذف علت حسادت. نادیده گرفتن رفتار او و تشویق و تقویت احساس ارزشمندی ،شخصیت و محبوبیت او مستقل بار آوردن کودک و عدم وابستگی به والدین و نوازش و خواندن داستان توسط مادر از حسادت جلوگیری می کند.
    عدالت بین فرزندان و توجه ومحبت بین آنها، بزرگ نکردن برتری و برجستگی یکی نسبت به بقیه از حسادت بین انها جلوگیری می کند.چنانچه سفارش حضرت یعقوب به یوسف برای نقل نکردن خوابش مبین این موضوع است.
    عدم مقایسه ی کودکان توسط مربیان و پرهیز از تبعیض بین انها
    درمان در بزرگسالی: ابتدا باید ریشه حسادت را شناخت تا بتوان با آن مقابله و آن را درمان کرد.
    ریشه ی اصلی حسادت، ضعف فکری در نحوه ی تلقی امور و بدبینی است. پس باید کمی با دید مثبت به ویژگی های خود و شرایط زندگی خود نگاه کرد.

    از این رو دقت در موارد زیر کمک کننده می باشد.ولی ابتدایی ترین قدم خواست خود فرد و رسیدن به خودآگاهی در مورد خود و اطرافیان می باشد.

    1. توجه به رحمت وحکمت خدای متعال
    2. توجه به امکانات و موقعیت های شخصی
    3. توجه به ضررهای حسادت
    4. تغییر باورها و ارزشهای فرد
    5. ارتباط عاطفی بیشتر با فرد مورد حسادت


    فلورانس اسکاول شین
    حسد، بزرگ ترین دشمن عشق است.

  • مقاله :تیک درکودکان 

    برای کاهش تنش های احتمالی کودکان تا آنجا که ممکن است برای ایجاد آرامش و اطمینان و حذف موقعیت های فشارزا بکوشید و با آنان رئوف و مهربان باشید.

    تا به حال کودکانی را دیده اید که مدام پلک می زنند یا شانه هایشان را بالا می اندازند و یا صداهای غیر طبیعی از خود می کنند؟

    در برخورد با این کودکان چه می کنید؟ به آنها تذکر می دهید یا با نگاه ها ی عجیب و تحقیرآمیز آنها را شرمنده می کنید؟

    آیا رفتار این کودکان عمدی است یا غیر ارادی می باشد؟

    متخصصان تاکید دارند کودکان مبتلا به تیک های ناگهانی حرکت یا گفتار نیاز به صبر، محبت و آرامش والدین دارند.ابن تیک ها باعصبانیت کودک تشدید و با آرامش در زندگی کاهش می یابد.

    هیچ کودکی بدون علت رفتارهای عجیب و غریب و صداهای ناموزون از خود نشان نمی دهد.ولی گذشته از علت ایجاد آن رفتار بزرگسالان باعث تشدید یا حذف آن می شود.

    به حرکت های تکراری، ناگهانی، لحظه ای، ناموزون،کلیشه ای و غیر قابل کنترل بخشی از بدن تیک گفته می شود.  

    شدت نشانه ها در بیماران متغیر است و کم و زیاد می شود. تیک ها اغلب تلقین پذیر هستند. بین 4 تا 6 سالگی آغاز و در 10 تا 13 سالگی شدت می یابد و در سن 18 تا20 سالگی کم می شود.درصد کمی تا بزرگسالی بدتر می شود.

    ارتباط مستقیم و دوطرفه بین تیک و اختلال وسواسی جبری وجود دارد .اختلال بیش فعالی تقریباً  در 50درصد کودکان اتفاق می افتد.

    وقتی کودک تحت استرس های طولانی مدت قرار گرفته و یا روش مقابله با مسائل را یاد نگرفته و یا دچار یک ترس شدید شده باشد ممکن است به تیک دچار شود.

    تیک2

     

    اختلال تیک گروه جدیدی است که زیر اختلالات عصبی رشدی قرار دارد و شامل سه گروه می باشد.

    1-اختلال توره یا ژیل دلاتوره

    2-اختلال تیک حرکتی یا صوتی پایدار

    3-اختلال تیک موقت

    انواع تیک

    تیک گذرا: حداقل 4هفته دوام می آورد.10 درصد کودکان و دانش آموزان در سالهای اول مدرسه به این نوع مبتلا هستند به خودی خود از بین می رودو برخی در اثر اضطراب ، خستگی و مصرف بعضی داروها تشدید می شوند.

    تیک مزمن: تیک هایی که یک سال یا بیشتر دوام بیاورد .توره از این نوع تیک می باشد که فرد تیک صوتی و حرکتی را با ه دارد.

    تیک حرکتی: در هر قسمتی از بدن می تواند باشد .صورت، شانه ها، دست ها، پاها ،چشمک زدن، شانه بالا انداختن، پرش زانو و.....که ناگهان یکی از عضلات یا مجموعه ای از آنها دچار انقباض شده و فرد برای جلوگیری

    از این اسپاسم عضلانی اراده ای ندارد.

    تیک چهر ه ای: شایع ترین نوع تیک و حرکتی است و با پلک زدن، کشیدن ابروها، گاز گرفتن لب ها، مکیدن لب ،انگشت، ناخن، درآوردن زبان از دهان

    تیک  گردن و اندام: چرخش غیرارادی گردن در جهت های مختلف،کشیدن دست به موها و سرو صورت، خم کردن زانو و حرکات اضافی در راه رفتن و رفتارهای آرایشی

    تیک صوتی : به صداهایی مانند صاف کردن گلو، سرفه، خرخر کردن، بالا کشیدن بینی که غیر ارادی است می گویند. تیک حرکتی و صوتی با هم در یک فرد دیده نمی شود ولی گاهی چند نوع تیک ، حرکتی یا صوتی با هم در فرد وجود دارد که به این نوع اختلال تورت گفته می شود. کودکان مبتلا به این تیک مشکلاتی در توجه، تمرکز ویادگیری داشته و رفتارهای تکانشی، وسواسی و اجباری نشان می دهند.

    این کودکان از کلمات زشت و توهین استفاده می کنند که والدین باید متوجه بوده و آنان را مورد تحقیر و سرزنش قرار ندهند.

    تیک در زمان انجام فعالیت های دقیق و خواب کاهش می یابد.

    تیک3

     

    علل ایجاد تیک

    • جنبه ی ارثی
    • عوامل محیطی
    • عوامل عاطفی و هیجانی
    • شرایط خانوادگی: رفتار والدین با یکدیگر روی کودک تاثیر مستقیم دارد .در مواقع قهر والدین ،سکوت آنها استرس شدیدی بر وی وارد می کند که در مواردی سبب افزایش تیک ،شب ادراری و لکنت زبان می شود.
    • ترس های شدید
    • اختلال وسواسی جبری
    • احساسات سرکوب شده
    • وسواس
    • بیش فعالی
    • بیماریهای عفونی
    • انتظار بالاتر از توان کودک

    درمان

     

    • تیک ها همگی موقت هستند و غالباً زمانی ظاهر می شود که کودک دچار فشار روانی یا خستگی می شودو هنگامی که کودک به حالت عادی برگردد تیک ها هم ناپدید می شوند.
    • در مواجه با تیک در کودکان ،آرامش خود را حفظ و خونسرد باشید. سپس به این که چه زمانها و مکانهایی کودکتان دچار تیک می شود توجه کنید .
    • با او در مورد ترسها، مشکلات و ناراحتی هایش صحبت کنید تا اگر مسئله ای باعث این حالت شده آن را رفع کنید .سپس به او آرامش داده و به این مشکل حساس نشوید.
    • چون با خستگی تیک ها افزایش می یابند پس در میزان استراحت کافی برای کودکان دقت کنید.
    • وقتی والدین روی مشکل کودک تمرکز و مدام این مسئله را به او گوشزد می کنند باعث تمرکز خود کودک روی مشکل و پایین آمدن اعتماد به نفس در او و گریزان شدن از حضور در جمع دوستان می شودو اضطراب و بدخلقی در او افزایش می یابد.
    • در جریان تربیت والدین باید سن و ظرفیت کودک را در نظر گرفته و از تشویق به جای تنبیه استفاده کنند.
    • در زمانهای بدون تیک با کودک بیشتر صحبت کرده و به او نگاه و توجه کنند و در زمانهای تیک به او بی اعتنا باشندو وانمود به ندیدن کنند.
    • مدرسه را باید در جریان قرار داد تا متوجه غیرارادی بودن حرکات باشند.
    • فعالیت هایی مثل نقاشی، موسیقی، بازی ها و...می تواند در ترکاین عادات موثر باشد.
    • در آغوش گرفتن و نوازش نیز میزان اضطراب کودک را کم نماید.
    • ورزشهای تنفسی در کاهش و برطرف شدن این عارضه کمک می کند.
    • کودک را از مجالس و میهمانی های اجتماعی محروم نکنید.
    • آموزش مهارت های اجتماعی و تقویت اعتماد به نفس کودک را مد نظر داشته باشید.
    • ازمداخلات رفتاری نظیر فنون وارونه سازی عادت، تمرین تمرکزو ریلکسیشن (تن آرامی)، آموزش خانواده(درک غیر ارادی بودن تیک، تذکر ندادن،توجه نکردن)، خودبازبینی، استفاده و در صورتی که با رفتارها درمان صورت نگیرد باید از دارو استفاده کرد.

     

     

     

  • ناخن جویدن

    مقاله :ناخن جویدن

    تا به حال فردی را دیده اید که مرتب دستهایش در دهان برده و ناخن هایش را  بجود؟ یا با فردی روبرو شوید که کنار ناخن هایش زخم و تا نیمه ی انگشت پوست کنده شده است؟

    اگر به دست های این افراد نگاه کنید اکثر آنها ناخن ها تا ته خورده شده و گوشه های آن هم با وضع بدی زخم گشته است .آیا می دانید چرا بعضی افراد ناخن می جوند؟ موهای سبیل یا ریش خود را می کنند؟ مرتب انگشتان را می شکنند، مکیدن شست یا انگشت در بینی کردن،چرخیدن های پشت سرهم در اتاق و یا....را انجام می دهند؟

    دیدن این رفتار، نه تنها خوشایند نیست بلکه برای سلامتی خود فرد هم ضرر دارد و در ضمن به زیبایی او هم آسیب می رساند و از نظر دیگران فرد متزلزلی می باشد.

    اطرافیان این افراد از چنین رفتارهایی ناراحت و دچار نگرانی در مورد سلامتی عزیز خود می شوند و دنبال راه حل مناسب برای ترک این رفتارها می باشند و گاهی به روشهای غیر اخلاقی یا خشونت دار متوسل شده و به فرد آسیب بیشتر می زنند.

    بسیاری از این رفتارها در مواقعی که فرد دچار اضطراب درونی گشته و یا راه حل مناسبی برای مشکل خود نمی یابد و یا نمی تواند مشکل را ارزیابی و تجزیه کند و یا خارج از توان سنی یا عقلی و رشدی او می باشد به وجود می آید و فرد با این کار سعی در ایجاد آرامش در خود دارد.

    ناخن جویدن عادتی است که فرد را  از دنیای بیرون قطع و فرد را به لاک خود فرو برده و باعث برخی رفتارهای ناخوشایند می شود.

    گاهی برخی اختلالات مثل اختلال کمبود توجه وبیش فعالی، اختلال تومور، وسواس فکری، عقب ماندگی ذهنی، افسردگی حاد،  اضطراب عمومی، اختلال هراس و اضطراب جدایی می تواند دلیلی برای ناخن جویدن در کودکان باشد.

    ناخن جویدن معمولاً از 1 تا 5 سالگی شروع شده، به مرور در 9 تا 15 سالگی افزایش می یابد، ولی در نوجوانی متوجه این عادت زشت و زننده می شوند. و از این رفتار ناراحت و در صدد رفع آن می باشند، که گاهی موفق ولی در بیشتر اوقات چون زمان زیادی درگیر آن بوده، به راحتی نمی تواند این کار را کنار گذارد.

    این اختلال در دخترها بیشتر از پسرها دیده می شود. دخترها به علت احساسات بیشتر ، به همه ی مسائل بیشتر واکنش نشان داده و زودتر تحت تاثیر مسائل قرار می گیرند لذا در معرض ناراحتی های روحی و روانی بیشتری قرار دارند. البته باید آمار را به صورت علمی بررسی کرد.

     

     

    عوارض ناخن جویدن

    1. کسب آرامش لحظه ای و ماندگاری بلند مدت
    2. از بین رفتن زیبایی ظاهری دست ها و انگشتان
    3. کاهش اعتماد به نفس
    4. افزایش اضطراب
    5. افزایش افسردگی و گوشه گیری
    6. کاهش عملکرد ذهنی، اجتماعی
    7. تمسخر توسط گروه همسالان
    8. تبدیل شدن به عادت رفتاری زشت و ناخوشایند
    9. مبتلا شدن به بیماری های مختلف و ناراحتی گوارشی بر اثر قورت دادن ناخن و حتی خونریزی معده و عفونت های مختلف

          10-تذکرات زیاد والدین و اطرافیان

         11-احساس عدم کنترل خود توسط خود فرد

    ناخن جویدن2  

    علت ناخن جویدن

    ناخن جویدن نوعی پرخاشگری علیه  خود فرد است  که فرد می خواهد ناخوداگاه به خود آسیب برساند.

    مهم ترین بخش هر اختلال یا بیماری تشخیص علت و دلیل آن می باشد تا بتوان راهکار درستی برای آن انتخاب کرد.

    • فشارهای عصبی و مشکلات روزمره ی خارج از ظرفیت فرد
    • عصبانیت خارج از کنترل
    • اعتماد به نفس پایین
    • کم رویی و خجالتی بودن
    • الگوبرداری و تقلید از والدین یا کسانی که مورد علاقه ی فرد هستند.
    • تجربه ی مثبت از پیامد رفتار
    • تماشای فیلم های مهیج و ترسناک
    • امتحانات و صحبت در گروههای بزرگ مثل کنفرانس دادن
    • اضطراب ناشی ار مسئله ی فرد
    • واکنشی برای تخلیه ی هیجانهای ناخودآگاه فرد برای خودآزاری
    • احساس گناه و تنبیه خود
    • تولد نوزاد جدید
    • ورود به مکان جدید مثل مدرسه ،مهد یا جدایی از والدین
    • تروما و شوکهای ناگهانی شدید
    • جدایی از والدین
    • ترس از آسیب بدن و تاریکی

    نتخن جویدن5

     

    درمان

    شما به عنوان پدر و مادر بیشترین سهم را در بروز ،افزایش و یا کاهش و رفع این اختلال در فرزندتان را بر عهده دارید. پس باید در کمال آرامش به کودک نزدیک شده ، با او در مورد تمام مسائلش صحبت و از مشکلات ذهنی او اطلاع پیدا کنید.

    • شناسایی نیازهای فرزندتان
    • سخت گیری های شدید و دیکتاتوری بودن والدین
    • خجالتی و کمرو بودن
    • عدم واکنش تند توسط اولیا و اطرافیان نزدیک
    • سنجیده رفتار کردن والدین و عدم ایجاد اضطراب توسط والدین
    • شناسایی علت اضطراب
    • عدم سرزنش، تحقیر، تنبیه و تمسخر یا سرکوب
    • تشویق در صورت عدم انجام رفتار ناصحیح مخصوصاً کلامی
    • کوتاه کردن مرتب ناخن ها و سوهان کشیدن
    • صبر و حوصله در طول دوره ی درمان
    • تنها نگذاشتن کودک و اختصاص دادن زمان بیشتر به او
    • حواس پرتی در زمان ناخن جویدن
    • دادن اعتماد به نفس و استفاده از کلمات تشویقی
    • زدن چسب رنگی با موافقت خودش روی ناخن ها
    • نشان دادن تصاویری از ناخن های آسیب دیده و زخم ها و میکروب های مربوط به آن
    • گرفتن فیلم بدون متوجه شدن خودش و نشان دادن حرکاتش به خود
    • قرار دادن فرد در زمان ناخن جویدن در مقابل آیینه
    • خواندن کتاب ها ی مرتبط بدون تذکر به رفتار وی
    • صحبت در مورد عادت رفتاری وی بدون قضاوت کردن و برچسب زدن به او
    • اطمینان دادن به او در حمایت از او برای ترک رفتارش
    • جایگزینی فعالیت جذاب با دست
    • استفاده از فعالیت مورد علاقه ی فرد یا ورزش
    • متناسب بودن سطح توقع از فرد با توجه به تواناییهایش
    • ریلکس کردن توسط خود فرد در زمان هیجان، خشم ،ترس یا هر احساس تکان دهنده
    • کمک گرفتن از مشاور و متخصص
    • گذاشتن قانون در مورد نجویدن ناخن ها ،کوتاه کردن آن و پایبند بودن به قانون ها
    • استفاده از برچسب تشویقی برای رعایت قوانین
    • دارو در صورت نیاز و تجویز متخصص

     امیدوارم در صورت هر گونه اختلال در خود و فرزندان یا عزیزانتان با گرفتن اطلاعات کامل پیرامون آن و مراجعه به متخصص آن ، بهترین راه حل را انتخاب کنید و کم ترین آسیب را به روابط خودتان وارد کنید.

    ناخن جویدن ،مشکل درونی حل نشده و ناشی از اضطرابی است که باید به آن در اولین زمان روئیت توجه کافی و لازم را داشت.

     

  • مقاله: بیش فعالی کودکان

     

     

     

    دیگه از بس بالا پایین می پره، همه رو خسته کرده. دیگه نمی تونم چی کار کنم، همه میگن لوسش کردی، تربیتش مشکل داره، از بس هر چی خواسته براش تهیه کردی.یک بار باهاش برخورد کن و جلوش بایست درست می شه .

    دیگه سعی می کنم هر جا میرم با خودم نبرمش و متوجه میشم هم اضطراب و هم افسردگی گرفتم .با همسرم هم دچار اختلاف شدیم چون مرتب میگه تقصیر تو هست وگرنه  بچه که از خودش چیزی بلد نیست.

    اینها حرف های مادری هست که از رفتارها و جست و خیزها و درس نخوندن بچش به تنگ اومده و مستاصل شده. به نظرتون ایراد کارش تو چیه؟تربیت یا الگو یا ممکنه مشکل دیگری در کار باشه؟

    اگر کودکی رفتارهایی چون( پرتحرکی زیاد، رفتارهای تکانه ای، تکانشگری، تمرکز کم) نشان داد باید در مورد بیش فعالی یا (( ADHDمورد مطالعه ی دقیق قرار بگیرد.رفتارهاش و مصاحبه ای که انجام میشه تحلیل شود تا معلوم شود بیش فعالی هست یا مدل تربیتی ایراد دارد؟

    این بیماری نوعی اختلال عصبی_رشدی است که به صورت های مختلف خود را نشان می دهد.

    این اختلال فقط مختص دوران کودکی نبوده و با ورود به دوران نوجوانی بهبود یافته ولی در صورت عدم درمان تا بزرگسالی  با کم توجهی، آشفتگی و کنترل تکانه ی ضعیف خود را نشان می دهد.

     

    علائم بیش فعالی

    • دوام علائم برای شش ماه متوالی
    • شروع بعد از 3 سالگی و قبل از 7 سالگی
    • تکانشگری و رفتارهای نامناسب و بدون فکر
    • دشواری در توجه کردن(کم توجهی، نقض توجه)
    • فعالیت بیش ازحد و حرکت کردن درشرایطی که انتظار نشستن وجود دارد مثل کلاس
    • پرخاشگری
    • بی قراری حرکتی و پیچ و تاب خوردن در حالت نشسته
    • خستگی مزمن و عدم تحمل انتظار کشیدن مثلا در صف
    • کمبود اعتمادبه نفس
    • نوسانات خلقی
    • قطع حرف دیگران یا دخالت در کارهای دیگران بدون اجازه
    • اضطراب
    • فراموشی
    • نادیده گرفتن جزئیات
    • حواس پرتی
    • انگیزه ی بسیار پایین
    • پریدن از یک شاخه به شاخه ی دیگر
    • مشکلات در روابط عاطفی

     

    با توجه به داشتن تکانشگری ،کمبود توجه و تمرکز  یا ترکیب آنها نوع  بیش فعالی در کوکان متفاوت است. این کودکان اغلب باهوش، خودجوش و دلسوز هستند. اما نگهداری از آنها کار بسیار مشکلی است چون با نافرمانی، فراموش کردن انجام کارها، عزت نفس پایین، مشکل در دوست یابی، بالا و پایین رفتن های عاطفی همراه است.

    مدلهای بیش فعالی

    نوع اول: پرتحرکی و رفتارهای تکانه ای، از ویژگی اصلی اختلال می باشد.

    نوع دوم: اختلال در توجه و تمرکزمی باشد.

    نوع سوم: هم پرتحرکی و هم اختلال توجه با هم به صورت ترکیبی وجود دارد.

    مشکل اصلی مبتلایان به این اختلاتل، بروز رفتارهای نامناسب و تکانشگری می باشد، که در منزل و مدرسه و تحصیل و در ارتباط با دوستان باعث مشکلات عدیده می شود.

    در تشخیص بیش فعالی، کودک هیچ گونه مشکل هوشی نباید داشته باشدوگرنه دیگر بیش فعال محسوب نمی شود.

    کودکان بیش فعال باید توسط خانواده و اطرافیان درک و طرز برخورد با آنها را والدین یاد بگیرند.

     

     

     

     

    عوامل موثر در ایجادADHD

    1. ژنتیک و سابقه ی بیماری روانی در والدین
    2. محیط خانوادگی
    3. تغذیه ی نادرست
    4. خواب ناکافی
    5. مصرف دارودر دوران بارداری
    6. آسیب های مغزی
    7. بیماری های عصبی
    8. حساسیت به مواد غذایی و مواد افزودنی
    9. عدم تعادل زیست شیمیایی مغز
    10. متغیرهای محیطی و مسمویت مثل سرب حاصل از دود اتومبیل ها و آلودگی هوا، محدودیت ها و تنیدگی های محیط
    11. سیگار کشیدن یا مصرف الکل توسط مادر در دوران بارداری
    12. تولد زود هنگام و یا وزن کم در هنگام تولد

     

    بیش فعالی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان می باشد که نشانه های آن در زندگی از دوران کودکی شروع و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد و بر عملکرد روزانه ی زندگی خانوادگی، تحصیلی، شغلی و رشد فرد تاثیر می گذارد.

    در به وجود آمدن این مشکل ژنتیک بی تاثیر نبوده و عوامل خانوادگی نقش دارد. در پژوهش ها مشخص شده (والدین با سابقه ی بیماری روانی، سابقه ی بیماری روانی در وابستگان ،ترتیب تولدو...) در مقایسه با والدین سالم در داشتن فرزندان با اختلال بیش فعالی تفاوت معناداری وجود داشته است.

    البته نظریه های دیگر پیرامون تاثیر عوامل محیطی (نحوه ی برخورد خانواده با خصوصیات شخصیتی و فردی کودک، جمع همسالان و برخورد آنها) بر تکامل یا پیشرفت این اختلال تاکید دارد.

    استفاده ی زیاد از بازی های کامپیوتری می تواند در بروز عصبانیت و تشدید تکانشگری در این کودکان مهم باشد.

    جایگزین کردن بازی های خلاقانه و ورزش و خواندن شعر و داستان در کاهش تنش و آرام سازی این کودکان موثر می باشد.

     

    پیامد بی توجهی به بیش فعالی

    • سطح تحصیلی پایین
    • عزت نفس پایین
    • افسردگی
    • بزهکاری
    • اختلال های شخصیت
    • اعتیاد به الکل
    • سوءمصرف مواد
    • روان گسستگی
    • دورماندن از جمع اقوام و دوستان
    • فردی ضد اجتماعی
    • مشکل ساز کردن زندگی والدین
    • اضطراب، لکنت زبان، گستاخی

    راهکارها

    • صبور بودن والدین
    • آموزش والدین و آرامش و عدم پرخاشگری والدین در مواجهه با کودک
    • بازی درمانی
    • فنون شناختی: حذف رفتارهای نامطلوب و کسب رفتارهای تازه، تغییر تفکر کودک با خود صحبتی
    • روش های رفتاری: تقویت مثبت ، تقویت منفی، تنبیه، خاموشی، محروم کردن
    • تمرین های تعادل و توازن
    • آرام سازی
    • تقویت تمرکز
    • استفاده از سیستم پاداش دهی مثل برچسب
    • خوشحال کردن و سورپرایز کردن کودک بعد از یک رفتار خوب
    • استفاده از عبارات ستایشی مثبت برای ایجاد انگیزه
    • استفاده از نوروفیدبک(یادگیری مغز برای تنظیم خود و برطرف کردن نقایص خود)
    • دارو درمانی و استفاده از ریتالین یا ریوا- آتوموکستین
    • کوچینگ: مدیریت عادات و الگوهای رفتاری منفی و مدیریت زمان و الویت بندی

     

    زندگی مملو از امتحانات و مشکلاتی است که در صورت پذیرش آنها و برخورد درست و عاقلانه با گذشت زمان و پیگیری حل شده و خشنود از این آزمون با تجربه ی بیشتر در مراحل دیگر ثابت قدم تر ، قدم بر می داریم و داشتن کودک بیش فعال و کنار آمدن با این کودکان ،یکی از این آزمونها می باشد.

    داشتن مشکل، شادی، بیماری و.... جزئی از چرخه ی زندگی می باشد پس با توکل بر خالق هستی با اطمینان قدم بردارید.

     

     

     

     

     

مطالب اخیر

عضویت در خبرنامه