• ۰۹۱۲۸۶۰۲۱۷۸
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

  • ترس یک احساس و هیجان است که در ذهن افراد پرورش پیدا می کند و انسان را از خطر حفظ می کند. ترس علت بیرونی دارد در حالی که دلشوره و اضطراب بدون وجود تهدید خارجی می باشد.

    کودکان در زمان شکل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف بامشکلاتی از قبیل ترس، ناخن جویدن، لکنت زبان، تیک، اضطراب و...مواجه می شوند.

    هدف از بررسی ترس و عوامل و علل آن، نحوه ی پیشگیری ، درمان این بیماری روانی که برای کودکان و بزرگسالان مشکلات زیادی به وجود می آورد دادن اطلاعات پیرامون ترس طبیعی و غیر طبیعی و فوبیا و حل این بیماری می باشد.

    انواع ترس

    روانشناسان معتقدند که کودک ترس و اضطراب را از طریق یادگیری، فرا می گیرد.البته تعدادی بر این باورند که زمینه ی ترس از هنگام تولد در نوزاد وجود دارد.ترس اکتسابی است ولی زمینه ی توارثی نیز دارد.

    ترس: احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر ایجاد می شود و طبیعی است. کودکان تمایل شدید به اکتساب ترس های مادران از خود نشان می دهند و این در مورد ترس از حیوانات، حشرات، رعد و برق و....ملاحظه می شود.کودک از طریق همانندسازی یا مشاهده ی مادر ترس را فرا می گیرد.

    انواع ترس

    1-استرس ها: به صورت دیدن یک صحنه ی ترسناک یا شنیدن صدای وحشتناک در انسان ایجاد می شود و گاهی باعث نجات انسان از خطر می شود.

    2-فوبیاها: ترس بیمارگونه که نوعی اختلال است و به دلایل مختلفی که در گذشته اتفاق افتاده، ایجاد می شود.این نوع ترس گاهی باعث اختلال در زندگی عادی فرد می کند.

    مواردی از ترسهایی که به ترتیب وجود دارد عبارتند از: ترس از مکان/ ما/ خزندگان عجیب/ بلندی/ تاریکی/ سگ/ صائقه/ دیگرا/ پرواز/ دندانپزشک

    عکس العملهای معمول در برابر ترس: فریاد کشیدن – حمله آنی – فرار کردن – بیهوش شدن

    از بدترین آثار بدنی ناشی از ترس ،آسیبی می باشد که به قلب و سیستم قلبی عروقی وارد می شود و در بلند مدت مشکلات قلبی جدی را به وجود می آورد.

    ترس باعث افزایش سطح هورمون آدرنالین و کورتیزول می شود و در بلند مدت با هورمونهای مرتبط دیگر می تواند اثر منفی بر سیستم ایمنی بدن و تضعیف آن در برابر عفونت ها ،ویروس ها و بیماری های دیگر شود.

    این احساس ناخوشایند در بلند مدت نه تنها به اضطراب بلکه به افسردگی، احساس غم،کج خلقی و خستگی منجر می شود و این پایداری حالت باعث کاهش اعتماد به نفس و تضعیف حافظه و سهل انگاری در فرد می شود.

    ریشه ی ترس این است که ما در مورد موضوع ترسناک از دید خودمان اطلاعات نداریم و آن را تجربه نکرده ایم و خارج از کنترل ماست. داشتن تجربه ی منفی در مورد یک موضوع هم باعث ترس از آن می شود.

    یکی از بهترین راههای مقابله با ترس روبروشدن با آن موضوع است.

    راه مقابله با ترس

    برای کاهش یا حذف ترس راههای زیر پیشنهاد می شود:

    1-تقویت اعتماد به نفس:حذف جمله ی من نمی توانم و قبول خود

    2-بازسازی تصورات ذهنی: تعویض تصور ذهنی با واقعیت

    3-تقویت ایمان: احساس وصل بودن به منبع قوی در تنهایی

    4-گام های کوچک برای غلبه بر ترس

    5-تکرار فعالیت ها و گامهای کوچک

    6-نمونه های حل شده ی ترس خود را بیابید.

    7-درباره ی نگاه و فکر دیگران نسبت به خود نگران نباشید.

    8-منظم ورزش کنید.

    9-عضلات خود را آرام کنیدبا دوش آب گرم گرفتن/ انجام حرکات کششی/ ماساژ/ خواب شبانه

    10-تغذیه مناسب با سبزیجات/ میوه/ حبوبات/ پروتئین/ خوردنی های کاهش دهنده ی استرس: فندق و آجیل/ ماهی چرب/ تخم مرغ/ تخم کدو تنبل/ شکلات تلخ/ زردچوبه/ بابونه چای سبز

    11-آهسته کردن انجام کارهای زندگی

    12-گوش کردن موسیقی دلخواه

    13-رفتن به طبیعت

    14-دعا و نماز و نیایش

    15-یوگا و مدیتیشن/ خندیدن

  • مقاله :تیک درکودکان 

    برای کاهش تنش های احتمالی کودکان تا آنجا که ممکن است برای ایجاد آرامش و اطمینان و حذف موقعیت های فشارزا بکوشید و با آنان رئوف و مهربان باشید.

    تا به حال کودکانی را دیده اید که مدام پلک می زنند یا شانه هایشان را بالا می اندازند و یا صداهای غیر طبیعی از خود می کنند؟

    در برخورد با این کودکان چه می کنید؟ به آنها تذکر می دهید یا با نگاه ها ی عجیب و تحقیرآمیز آنها را شرمنده می کنید؟

    آیا رفتار این کودکان عمدی است یا غیر ارادی می باشد؟

    متخصصان تاکید دارند کودکان مبتلا به تیک های ناگهانی حرکت یا گفتار نیاز به صبر، محبت و آرامش والدین دارند.ابن تیک ها باعصبانیت کودک تشدید و با آرامش در زندگی کاهش می یابد.

    هیچ کودکی بدون علت رفتارهای عجیب و غریب و صداهای ناموزون از خود نشان نمی دهد.ولی گذشته از علت ایجاد آن رفتار بزرگسالان باعث تشدید یا حذف آن می شود.

    به حرکت های تکراری، ناگهانی، لحظه ای، ناموزون،کلیشه ای و غیر قابل کنترل بخشی از بدن تیک گفته می شود.  

    شدت نشانه ها در بیماران متغیر است و کم و زیاد می شود. تیک ها اغلب تلقین پذیر هستند. بین 4 تا 6 سالگی آغاز و در 10 تا 13 سالگی شدت می یابد و در سن 18 تا20 سالگی کم می شود.درصد کمی تا بزرگسالی بدتر می شود.

    ارتباط مستقیم و دوطرفه بین تیک و اختلال وسواسی جبری وجود دارد .اختلال بیش فعالی تقریباً  در 50درصد کودکان اتفاق می افتد.

    وقتی کودک تحت استرس های طولانی مدت قرار گرفته و یا روش مقابله با مسائل را یاد نگرفته و یا دچار یک ترس شدید شده باشد ممکن است به تیک دچار شود.

    تیک2

     

    اختلال تیک گروه جدیدی است که زیر اختلالات عصبی رشدی قرار دارد و شامل سه گروه می باشد.

    1-اختلال توره یا ژیل دلاتوره

    2-اختلال تیک حرکتی یا صوتی پایدار

    3-اختلال تیک موقت

    انواع تیک

    تیک گذرا: حداقل 4هفته دوام می آورد.10 درصد کودکان و دانش آموزان در سالهای اول مدرسه به این نوع مبتلا هستند به خودی خود از بین می رودو برخی در اثر اضطراب ، خستگی و مصرف بعضی داروها تشدید می شوند.

    تیک مزمن: تیک هایی که یک سال یا بیشتر دوام بیاورد .توره از این نوع تیک می باشد که فرد تیک صوتی و حرکتی را با ه دارد.

    تیک حرکتی: در هر قسمتی از بدن می تواند باشد .صورت، شانه ها، دست ها، پاها ،چشمک زدن، شانه بالا انداختن، پرش زانو و.....که ناگهان یکی از عضلات یا مجموعه ای از آنها دچار انقباض شده و فرد برای جلوگیری

    از این اسپاسم عضلانی اراده ای ندارد.

    تیک چهر ه ای: شایع ترین نوع تیک و حرکتی است و با پلک زدن، کشیدن ابروها، گاز گرفتن لب ها، مکیدن لب ،انگشت، ناخن، درآوردن زبان از دهان

    تیک  گردن و اندام: چرخش غیرارادی گردن در جهت های مختلف،کشیدن دست به موها و سرو صورت، خم کردن زانو و حرکات اضافی در راه رفتن و رفتارهای آرایشی

    تیک صوتی : به صداهایی مانند صاف کردن گلو، سرفه، خرخر کردن، بالا کشیدن بینی که غیر ارادی است می گویند. تیک حرکتی و صوتی با هم در یک فرد دیده نمی شود ولی گاهی چند نوع تیک ، حرکتی یا صوتی با هم در فرد وجود دارد که به این نوع اختلال تورت گفته می شود. کودکان مبتلا به این تیک مشکلاتی در توجه، تمرکز ویادگیری داشته و رفتارهای تکانشی، وسواسی و اجباری نشان می دهند.

    این کودکان از کلمات زشت و توهین استفاده می کنند که والدین باید متوجه بوده و آنان را مورد تحقیر و سرزنش قرار ندهند.

    تیک در زمان انجام فعالیت های دقیق و خواب کاهش می یابد.

    تیک3

     

    علل ایجاد تیک

    • جنبه ی ارثی
    • عوامل محیطی
    • عوامل عاطفی و هیجانی
    • شرایط خانوادگی: رفتار والدین با یکدیگر روی کودک تاثیر مستقیم دارد .در مواقع قهر والدین ،سکوت آنها استرس شدیدی بر وی وارد می کند که در مواردی سبب افزایش تیک ،شب ادراری و لکنت زبان می شود.
    • ترس های شدید
    • اختلال وسواسی جبری
    • احساسات سرکوب شده
    • وسواس
    • بیش فعالی
    • بیماریهای عفونی
    • انتظار بالاتر از توان کودک

    درمان

     

    • تیک ها همگی موقت هستند و غالباً زمانی ظاهر می شود که کودک دچار فشار روانی یا خستگی می شودو هنگامی که کودک به حالت عادی برگردد تیک ها هم ناپدید می شوند.
    • در مواجه با تیک در کودکان ،آرامش خود را حفظ و خونسرد باشید. سپس به این که چه زمانها و مکانهایی کودکتان دچار تیک می شود توجه کنید .
    • با او در مورد ترسها، مشکلات و ناراحتی هایش صحبت کنید تا اگر مسئله ای باعث این حالت شده آن را رفع کنید .سپس به او آرامش داده و به این مشکل حساس نشوید.
    • چون با خستگی تیک ها افزایش می یابند پس در میزان استراحت کافی برای کودکان دقت کنید.
    • وقتی والدین روی مشکل کودک تمرکز و مدام این مسئله را به او گوشزد می کنند باعث تمرکز خود کودک روی مشکل و پایین آمدن اعتماد به نفس در او و گریزان شدن از حضور در جمع دوستان می شودو اضطراب و بدخلقی در او افزایش می یابد.
    • در جریان تربیت والدین باید سن و ظرفیت کودک را در نظر گرفته و از تشویق به جای تنبیه استفاده کنند.
    • در زمانهای بدون تیک با کودک بیشتر صحبت کرده و به او نگاه و توجه کنند و در زمانهای تیک به او بی اعتنا باشندو وانمود به ندیدن کنند.
    • مدرسه را باید در جریان قرار داد تا متوجه غیرارادی بودن حرکات باشند.
    • فعالیت هایی مثل نقاشی، موسیقی، بازی ها و...می تواند در ترکاین عادات موثر باشد.
    • در آغوش گرفتن و نوازش نیز میزان اضطراب کودک را کم نماید.
    • ورزشهای تنفسی در کاهش و برطرف شدن این عارضه کمک می کند.
    • کودک را از مجالس و میهمانی های اجتماعی محروم نکنید.
    • آموزش مهارت های اجتماعی و تقویت اعتماد به نفس کودک را مد نظر داشته باشید.
    • ازمداخلات رفتاری نظیر فنون وارونه سازی عادت، تمرین تمرکزو ریلکسیشن (تن آرامی)، آموزش خانواده(درک غیر ارادی بودن تیک، تذکر ندادن،توجه نکردن)، خودبازبینی، استفاده و در صورتی که با رفتارها درمان صورت نگیرد باید از دارو استفاده کرد.

     

     

     

  • خساستخسیس

    خساست در معنی عام گدا بودن تلقی می شود. کسی که حاضر به دادن هیچ چیزی اعم از دارایی و توانمندی یا مهارت و... به دیگران وحتی خود نمی باشد. انسانی که دچار این حالت شود به جای رفع نیازهای متوسط خود و خانواده اش، بر خود و خانواده سخت گرفته و به قول معروف نم پس نمی دهد.

    خساست دارای طیف وسیعی است که ممکن است هر کسی در قسمتی از این نمودار قرار بگیرد ولی بیرون از هنجار نباشد.

    در طبقه بندی اختلالات، این گروه از افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری می باشند. ممکن است فردی دارای خصوصیت نابسامان امساک و خست باشد ولی بهنجار باشد و یا دارای شخصیت وسواسی - جبری باشد بدون اینکه اثری از خست و امساک یا صرفه جویی در او دیده شود.

    تشخیص بهنجار و نابهنجاری یک فرد تحت نظر روانپزشک انجام می شود.

    خساست روشی برای آزار دیگران می باشد که فرد از کلافه کردن دیگران لذت برده و خود را برنده ی میدان می بیند.

    این خصوصیت بیش تر از هرجا خودش را در روابط زناشویی نشان داده و باعث شکاف عمیق بین زوجین می گردد و در نهایت زمینه ی جدایی عاطفی و رسمی را فراهم میکند.

    شخصیت وسواسی اجباری ،افرادی با پشتکار و سخت کوش هستند و این خصوصیت مثبت گاهی به لجبازی و سرسختی می رسد. گاهی زیاده از حد آرمانگرا و سبب زحمت اطرافیان هستند.. نظم و پاکیزگی آنان به صورت وسواس گاهی مشخص است.  به علت تردید دچار بی تصمیمی می شوند. آنقدر در جزئیات فرو می روند که از اصل موضوع جا می مانند.

    خساست به معنی کم خرج کردن و پول جمع کردن در حد افراطی است که به آن عقده ی هارپاگون می گویند که نام هنرمند فرانسوی(مولیر) است.

                                 هر چیز که خوار آید              یک روز به کار آید

    از دور ریختن گریزان و هر چیز کهنه و قدیمی را نگه می دارند. در حدی امساک می کنند که خانواده و اطرافیان به صدا درآمده و اظهار ناراحتی می کنند و حتی گاهی یک زندگی به خاطر این خساست از هم پاشیده می شود.

    در قرآن کریم مفصل در مورد خساست گفته و این خصیصه سرزنش شده است . اینکه فرد بزرگوار بخیل نمی شود. بخیل وارد بهشت نمی شود و خداوند دشمن بخیل است و....

    پس معلوم است خساست اثرات زیان باری بر فرد و خانواده و جامعه وارد می کند که خداوند این قدر به این موضوع پرداخته و آن را قبیح دانسته است.

    خساست یکی از رذایل اخلاقی است که جامعه را به تباهی می کشاند. فرد در حق خود ظلم کرده و حق خوردن و آشامیدن و لذت بردن های طبیعی و سالم که حق اوست را از خود می گیرد. نه تنها خودش از امکاناتش لذت نمی برد، برای دیگران هم نمی تواند زمینه ی رشد و استفاده را مهیا و باعث رفع مشکل شود و گاهی زمینه ساز مشکل می باشد.

    فرد با داشتن درآمد مناسب حاضر به پرداخت مایحتاج زندگی خود و خانواده اش نمی باشد که غیر از ناراحتی بین افراد و به زحمت افتادن اعضا خانواده باعث رنجش، بی احترامی ،نداشتن موقعیت مناسب ، نبودن تکیه گاه برای خانواده، شخصیت منزوی می شود.

    خساست 

    عوامل پیدایش خساست

    1. نداشتن روابط عاطفی کافی در خانواده
    2. الگوگیری از والدین
    3. به دست آوردن احساس امنیت
    4. قدرت طلبی
    5. باورهای غلط
    6. تخلیه خشم
    7. کنترل خانواده
    8. زمینه ی ژنتیکی
    9. لذت بردن
    10. تفکر پس انداز کردن
    11. محرومیت مالی شدید دروان کودکی
    12. ترس از استقلال افراد وابسته به آنان
    13. بیماری های روانی مثل:بیش فعالی و اختلالات شخصیت (پارانوئیدو وسواسی جبری ، مرزی)

     

    دلایل پنهان خساست

    کنترل و سرکوب سطح آگاهی و توقع برای پاسخگو نبودن : پایین بودن سطح آگاهی موجب

    • نیازی به پاسخ نیست.
    • جلوگیری از حرکت و پیشرفت و تنش کم تر به علت نداشتن فرصت های مالی، علمی، زمانی ،فرد حرکت نکرده و دردسر برای فرد خسیس کم تر است.

     

    پیامد خساست

    افسردگی: تنها ماندن  به خاطر خساست در جمع موجب افسردگی فرد می شود.

    فرد خسیس به دنبال تنهایی دچار بی تابی و بروز حالت های هیجانی مثل نگرانی، بهانه جویی، ایرادگیری می شود.

    این حالت ها باعث آزار اطرافیان و دور شدن آنها از فرد می شودو به مرور فرد را دچار تردیدو شک، حسابگری و ظن می کند.

    خساست یک ناتوانی است. ناتوانی در درک و رفع نیازهای متعارف اطرافیان وخود و ناتوانایی در مدیریت کردن روابط و گسترش ارتباطات مفید و لذت بردن از زمان حال.

    افراد خسیس از نظر اجتماعی و ارتباطی ضعیف و فقط با تکیه بر هوش غریزی خود از منافع خود دفاع می کند.

    ذهنی که به خساست مبتلا است آن قدر بی ابزار و ناتوان و حقیر مانده که تنها ابزار او برای بقا ،محرومیت دادن و خساست به دیگران و کنترل ارتباطات و رابطه ی خود را از روش غیر عاطفی و غیر اجتماعی برآورده می سازد.

    افراد خسیس قادر به درک عاطفه و تعریف و استفاده از آن در روابط خود نیستند و نیازمند درمان برای بینش صحیح و آرامش خود و اطرافیانشان می باشند.

    خساست4

    درمان

    پذیرش اینکه فرد به خاطر ناامنی درونی خود و از بین بردن اضطراب و داشتن تکیه گاه امن خساست می کند و عمدی در کار نیست.

    در جامعه ای که ثروت نشان دهنده ی جایگاه و مقام و منزلت افراد است، اشتباه است که از فرد خسیس بخواهید که به راحتی این احترام و احساس امنیت ناشی از پول را کنار گذارد و تلاش شما در این زمینه چیزی جز دعوا،ناکامی،فاصله و خستگی در بر ندارد.

    باید در زمینه ی مشکل ریشه یابی کنید تا ببینید آیا فرد مسئولیت های خود را می پذیرد و یا رشد عاطفی لازم و بلوغ و پختگی لازم را ندارد و از قبول مسئولیت ها طفره می رود.

    با محبت و تشویق در مورد کارهای ریز، او را وادار به قبول مسئولیت و با ابراز صحیح عواطف به او در رشد در این زمینه کمک کنید و اجازه ندهید که هیجانات سرکوب شده زندگی تان را تخریب کند.

    خرج نکردن به معنی دوست نداشتن شما نیست ولی او هر خریدی را غیر ضروری می داند

    برای خرید حتما با او مشورت کنید.

    برای مخارجتان اولویت بندی کنید.

    برای خریدهایتان تنها بروید ولی به او اطلاع بدهید.

    مقابله به مثل نکنید چون چیزی جز اثر رفتار نامطلوب ندارد.

    او را مسخره و سرزنش نکنید و مدام از او ایراد نگیرید.

    برای تقسیم دخل و خرج منزل با هم همفکری کنیدتا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد کنید.

    با دوستان و آشنایان قطع رابطه نکنید، این راه چاره نیست. با حفظ تعادل در رفت و آمدها این مشکل به تدریج برطرف خواهد شد.

    رفتن نزد روانپزشک و استفاده از داروی وسواسی – جبری و یا ضد وسواس می تواند مفید باشد.

  • ناخن جویدن

    مقاله :ناخن جویدن

    تا به حال فردی را دیده اید که مرتب دستهایش در دهان برده و ناخن هایش را  بجود؟ یا با فردی روبرو شوید که کنار ناخن هایش زخم و تا نیمه ی انگشت پوست کنده شده است؟

    اگر به دست های این افراد نگاه کنید اکثر آنها ناخن ها تا ته خورده شده و گوشه های آن هم با وضع بدی زخم گشته است .آیا می دانید چرا بعضی افراد ناخن می جوند؟ موهای سبیل یا ریش خود را می کنند؟ مرتب انگشتان را می شکنند، مکیدن شست یا انگشت در بینی کردن،چرخیدن های پشت سرهم در اتاق و یا....را انجام می دهند؟

    دیدن این رفتار، نه تنها خوشایند نیست بلکه برای سلامتی خود فرد هم ضرر دارد و در ضمن به زیبایی او هم آسیب می رساند و از نظر دیگران فرد متزلزلی می باشد.

    اطرافیان این افراد از چنین رفتارهایی ناراحت و دچار نگرانی در مورد سلامتی عزیز خود می شوند و دنبال راه حل مناسب برای ترک این رفتارها می باشند و گاهی به روشهای غیر اخلاقی یا خشونت دار متوسل شده و به فرد آسیب بیشتر می زنند.

    بسیاری از این رفتارها در مواقعی که فرد دچار اضطراب درونی گشته و یا راه حل مناسبی برای مشکل خود نمی یابد و یا نمی تواند مشکل را ارزیابی و تجزیه کند و یا خارج از توان سنی یا عقلی و رشدی او می باشد به وجود می آید و فرد با این کار سعی در ایجاد آرامش در خود دارد.

    ناخن جویدن عادتی است که فرد را  از دنیای بیرون قطع و فرد را به لاک خود فرو برده و باعث برخی رفتارهای ناخوشایند می شود.

    گاهی برخی اختلالات مثل اختلال کمبود توجه وبیش فعالی، اختلال تومور، وسواس فکری، عقب ماندگی ذهنی، افسردگی حاد،  اضطراب عمومی، اختلال هراس و اضطراب جدایی می تواند دلیلی برای ناخن جویدن در کودکان باشد.

    ناخن جویدن معمولاً از 1 تا 5 سالگی شروع شده، به مرور در 9 تا 15 سالگی افزایش می یابد، ولی در نوجوانی متوجه این عادت زشت و زننده می شوند. و از این رفتار ناراحت و در صدد رفع آن می باشند، که گاهی موفق ولی در بیشتر اوقات چون زمان زیادی درگیر آن بوده، به راحتی نمی تواند این کار را کنار گذارد.

    این اختلال در دخترها بیشتر از پسرها دیده می شود. دخترها به علت احساسات بیشتر ، به همه ی مسائل بیشتر واکنش نشان داده و زودتر تحت تاثیر مسائل قرار می گیرند لذا در معرض ناراحتی های روحی و روانی بیشتری قرار دارند. البته باید آمار را به صورت علمی بررسی کرد.

     

     

    عوارض ناخن جویدن

    1. کسب آرامش لحظه ای و ماندگاری بلند مدت
    2. از بین رفتن زیبایی ظاهری دست ها و انگشتان
    3. کاهش اعتماد به نفس
    4. افزایش اضطراب
    5. افزایش افسردگی و گوشه گیری
    6. کاهش عملکرد ذهنی، اجتماعی
    7. تمسخر توسط گروه همسالان
    8. تبدیل شدن به عادت رفتاری زشت و ناخوشایند
    9. مبتلا شدن به بیماری های مختلف و ناراحتی گوارشی بر اثر قورت دادن ناخن و حتی خونریزی معده و عفونت های مختلف

          10-تذکرات زیاد والدین و اطرافیان

         11-احساس عدم کنترل خود توسط خود فرد

    ناخن جویدن2  

    علت ناخن جویدن

    ناخن جویدن نوعی پرخاشگری علیه  خود فرد است  که فرد می خواهد ناخوداگاه به خود آسیب برساند.

    مهم ترین بخش هر اختلال یا بیماری تشخیص علت و دلیل آن می باشد تا بتوان راهکار درستی برای آن انتخاب کرد.

    • فشارهای عصبی و مشکلات روزمره ی خارج از ظرفیت فرد
    • عصبانیت خارج از کنترل
    • اعتماد به نفس پایین
    • کم رویی و خجالتی بودن
    • الگوبرداری و تقلید از والدین یا کسانی که مورد علاقه ی فرد هستند.
    • تجربه ی مثبت از پیامد رفتار
    • تماشای فیلم های مهیج و ترسناک
    • امتحانات و صحبت در گروههای بزرگ مثل کنفرانس دادن
    • اضطراب ناشی ار مسئله ی فرد
    • واکنشی برای تخلیه ی هیجانهای ناخودآگاه فرد برای خودآزاری
    • احساس گناه و تنبیه خود
    • تولد نوزاد جدید
    • ورود به مکان جدید مثل مدرسه ،مهد یا جدایی از والدین
    • تروما و شوکهای ناگهانی شدید
    • جدایی از والدین
    • ترس از آسیب بدن و تاریکی

    نتخن جویدن5

     

    درمان

    شما به عنوان پدر و مادر بیشترین سهم را در بروز ،افزایش و یا کاهش و رفع این اختلال در فرزندتان را بر عهده دارید. پس باید در کمال آرامش به کودک نزدیک شده ، با او در مورد تمام مسائلش صحبت و از مشکلات ذهنی او اطلاع پیدا کنید.

    • شناسایی نیازهای فرزندتان
    • سخت گیری های شدید و دیکتاتوری بودن والدین
    • خجالتی و کمرو بودن
    • عدم واکنش تند توسط اولیا و اطرافیان نزدیک
    • سنجیده رفتار کردن والدین و عدم ایجاد اضطراب توسط والدین
    • شناسایی علت اضطراب
    • عدم سرزنش، تحقیر، تنبیه و تمسخر یا سرکوب
    • تشویق در صورت عدم انجام رفتار ناصحیح مخصوصاً کلامی
    • کوتاه کردن مرتب ناخن ها و سوهان کشیدن
    • صبر و حوصله در طول دوره ی درمان
    • تنها نگذاشتن کودک و اختصاص دادن زمان بیشتر به او
    • حواس پرتی در زمان ناخن جویدن
    • دادن اعتماد به نفس و استفاده از کلمات تشویقی
    • زدن چسب رنگی با موافقت خودش روی ناخن ها
    • نشان دادن تصاویری از ناخن های آسیب دیده و زخم ها و میکروب های مربوط به آن
    • گرفتن فیلم بدون متوجه شدن خودش و نشان دادن حرکاتش به خود
    • قرار دادن فرد در زمان ناخن جویدن در مقابل آیینه
    • خواندن کتاب ها ی مرتبط بدون تذکر به رفتار وی
    • صحبت در مورد عادت رفتاری وی بدون قضاوت کردن و برچسب زدن به او
    • اطمینان دادن به او در حمایت از او برای ترک رفتارش
    • جایگزینی فعالیت جذاب با دست
    • استفاده از فعالیت مورد علاقه ی فرد یا ورزش
    • متناسب بودن سطح توقع از فرد با توجه به تواناییهایش
    • ریلکس کردن توسط خود فرد در زمان هیجان، خشم ،ترس یا هر احساس تکان دهنده
    • کمک گرفتن از مشاور و متخصص
    • گذاشتن قانون در مورد نجویدن ناخن ها ،کوتاه کردن آن و پایبند بودن به قانون ها
    • استفاده از برچسب تشویقی برای رعایت قوانین
    • دارو در صورت نیاز و تجویز متخصص

     امیدوارم در صورت هر گونه اختلال در خود و فرزندان یا عزیزانتان با گرفتن اطلاعات کامل پیرامون آن و مراجعه به متخصص آن ، بهترین راه حل را انتخاب کنید و کم ترین آسیب را به روابط خودتان وارد کنید.

    ناخن جویدن ،مشکل درونی حل نشده و ناشی از اضطرابی است که باید به آن در اولین زمان روئیت توجه کافی و لازم را داشت.

     

  •   مقاله :شکاکی

    هر بار با کسی صحبت می کنم بعدش باید یک ساعت توضیح بدهم که چه کسی بود ؟ برای چه چیزی  باهاش صحبت کردم؟ در مورد چی صحبت کردم؟ اصلاً تو کل زندگیم باید مدام باز خواست بشم و توضیح بدهم .واقعاً دیگه خسته شدم .

    شک و بی اعتمادی و بدبینی، نوعی اختلال است که گاهی فرد را دچار رفتارهایی می کند که از نظر بقیه غیر عادی و جنون آمیز می باشد.او خود را مدام در معرض خطر دیده و فکر می کند همه می خواهند به او ضربه و یا آسیب برسانند.

    بدبینی یک از ویژگی های شخصیتی می باشد که عوامل مختلفی در آن دخیل است و شناختن این عوامل به برطرف شدن این مشکل کمک زیادی می کند. اگر این اختلال شدت یابد به اختلال پارانوئید تبدیل می شود.

    شناخت در مورد گذشته و شخصیت فرد در شناسایی علت درست به ما اهمیت زیادی دارد.

    شک و بدبینی ، نوعی وسواس فکری به حساب می آید که در افراد حسود و خود کم بین مشاهده می شود.

     

    به یاد داشته باشید که اعتماد چیزی به دست آوردنی است و به طور خودکار حاصل نمی شود.

     

    آثار بدبینی و بی اعتمادی

    بدبینی و بی اعتمادی به غیر از لطمه ای که به ارکان خانواده و روابط می زند ، الگوی نامناسبی برای فرزندان می باشد و احساس ناامنی را در آنها شکل داده و لذت زندگی را از افراد خانواده می گیرد .مشاجرات و بدخلقی ها، اجازه ی رشد را به افراد نمی دهد و عزت نفس و اعتماد به نفس را در تک تک افراد کاهش می دهد.

     

    سوءظن3

    علل بدبینی و شکاک بودن

    • داشتن تجربیات ناخوشایند در نوع ارتباط با والدین: کودکی که مدام در برخورد والدین بدرفتاری دیده و نیازهایش سرکوب می شود، باعث می شود نوع دید این کودک به دنیا و انسانها بدبینانه شکل گرفته و تاثیر آن در بزرگسالی مشهود است. دوران کودکی و سالهای اولیه و نوع ارتباط والدین و کیفیت آن در شکل گیری اعتماد نسبت یه دنیا از اهم علل بدبینی در فرد است. اگر همسر شما در ارتباط با والدین خود درگیر مشکلی بوده یا هست، این مشکل می تواند بر نوع ارتباط شما موثر باشد.
    • داشتن تجربیات ناخوشایند در ارتباط عاطفی : برای داشتن یک رابطه ی عاطفی ، باید بین افراد اعتماد وجود داشته باشد. وقتی همسران نسبت به هم رفتارهایی چون خیانت یا شیطنت های بی جا انجام داده و فرد مقابل را نسبت به خود بی اعتماد می کنند نمی توان از فرد مقابل انتظار اعتماد داشت.
    • از بین رفتن اعتماد: در زنان امنیت در رابطه اهمیت زیادی دارد. هر گونه بی اعتمادی ،از نوع نگاه تا صحبت و یا رفتار می تواند منجر به بدبینی شود.
    • علاقه و عشق زیاد از حد به هم: هر فرد همسرش را متعلق به خود دانسته و هر نوع رفتار با دیگران برایش سخت است. به مرور فرد فکر می کند رفتار همسرش به دلیل این است که نتوانسته همسر خود را تسخیر کرده و احساس شکست می کند. این به دلیل عدم شناخت کافی زوجین نسبتت به یکدیگر بوده که به مرور زمان زمینه ی بهانه و ایراد را در همسران به وجود آورده و بدبینی ها شروع می شود.
    • اضطراب و نگرانی در مورد وقایع: وقتی مدام درگیر خودخوری و استرس ناشی از گمان های خود باشید به مرور شک و بدبینی شکل گرفته و ذهن شما را درگیر می کند و از هر اتفاقی کوچک برای خود داستانی بزرگ درست می کنید.
    • حسادت دوستان: گاهی حسادت دوستان در مورد زندگی شما باعث حرف ها و رفتارهایی از جانب دوستتان می شود که آرام آرام شما را نسبت به همسر خود بدبین می کند. پس حواستان به رفت و آمد و سخنان با افراد دیگر باشید.
    • سوالات بازجویانه: در مورد رفت و آمد و همکاری و نوع صحبت و... مرتب همسر خود را بازجویی نکنید. چون منجر به کمرنگ شدن احساسات درون رابطه شده و فرد از شریک بودن به رئیس و مرئوس تبدیل شده و نسبت به شما و کارهایتان بی اعتماد می شود.
    • نوع شخصیت فرد و منفی گرایی: تحت فشار قرار دادن همسر ،با نقطه ضعفش علت مهمی در بروز خدشه دار شدن روابط و بی کفایتی وبی اعتمادی می باشد .
    • مصرف مواد مخدر: از عوارض مصرف مواد مخدر و الکل بدبینی می باشد .مسومیت ناشی از مصرف مواد می تواند موجب افسردگی و بدبینی در فرد شود. البته این به معنای این نیست که تمام کسانی که مواد مصرف می کنند به بدبینی دچار می شوند.

    این را باید بدانیم که گاهی افراد براثر یک تجربه نسبت به موضوعی بی اعتماد می شوند و در بقیه ی زمینه ها این گونه نیستند ولی فرد بدبین نسبت به تمام موارد بدبین می باشد.

    سوءظن4

     

    راهکار مقابله با شکاکی

    قبل ااز هر کاری با خدا صحبت کنید: اجازه دهید قلبتان با خدا انس بگیرد .شما از احوالات درونی همسر خود آگاهی ندارید اما خدا به همه چیز آگاه و واقف است.

    1. تحت تاثیر قرار نگیرید: به جای توضیحات اضافه در مورد زمان و مکان واشخاص فقط شنونده باشید به حرف ها و نگرانی های او فقط گوش کنید، اجازه دهید احساسش نسبت به رفتار شما را توضیح دهد بدون واکنش تند با او همدلی کنید.
    2. بهانه دستش ندهید: بعضی رفتارها مثل دیر آمدن یا در محل خلوت تلفن زدن وصحبت کردن خصوصی با افراد دیگر را کنار بگذارید تا بهانه نداشته باشد.
    3. از افراد مورد اعتماد کمک بگیرید.
    4. صداقت داشته باشید: دروغ های کوچک یا پنهان کاری هر مسئله ای زمینه ی ایجاد بدبینی و بی اعتمادی را در فرد مقابل به وجود می آورد.
    5. اعتماد او را جلب کنید: با در دسترس بودن می توانید احساس نگرانی همسر خود را کاهش داده و از قبل برنامه های خود را به او اطلاع داده تا دچار هیچ گونه فکر مخربی نشود.
    6. جلوگیری از بروز خشم در برابر رفتار او: هر چند زندگی با فرد شکاک بسیار دشوار و زجردهنده هست اما واکنش تند شما و گرفتن حالت تدافعی در برابر او منجر به تشدید بدبینی و عصبانیت در هر دو نفر و بداخلاقی و یا مشاجره می شود و مشکل را حادتر می کند.
    7. نوشتن آسیب های وارد شده از بی اعتمادی و بدبینی برای هر دو نفر
    8. پیدا کردن فکرهای قبل از بروز شک
    9. ریشه یابی علتهای بی اعتمادی
    10. مشخص کردن زمان بروز شک و بدبینی
    11. فاصله گرفتن از افراد شکاک
    12. مرور مشکلات گذشته و تطابق آنها با واقعیت
    13. تقویت اعتماد به نفس
    14. پرهیز از قضاوت نا به جا
    15. شروع کارهای هنری چون موسیقی، نقاشی،خط و یا هر هنر دیگری و بروز ترس و نگرانی خود در آثار هنری
    16. شناخت خصوصیات اعضاء و برقراری ارتباط بهتر با یکدیگر
    17. صحبت با همسر خود:با همسر خود دقیق با دقت در لحن، تن صدا، زبان بدن و کلمات صحبت کرده تا متوجه درون طرف مقبلتان شوید.
    18. استفاده از دارو با تجویز پزشک

  • مقاله: بیش فعالی کودکان

     

     

     

    دیگه از بس بالا پایین می پره، همه رو خسته کرده. دیگه نمی تونم چی کار کنم، همه میگن لوسش کردی، تربیتش مشکل داره، از بس هر چی خواسته براش تهیه کردی.یک بار باهاش برخورد کن و جلوش بایست درست می شه .

    دیگه سعی می کنم هر جا میرم با خودم نبرمش و متوجه میشم هم اضطراب و هم افسردگی گرفتم .با همسرم هم دچار اختلاف شدیم چون مرتب میگه تقصیر تو هست وگرنه  بچه که از خودش چیزی بلد نیست.

    اینها حرف های مادری هست که از رفتارها و جست و خیزها و درس نخوندن بچش به تنگ اومده و مستاصل شده. به نظرتون ایراد کارش تو چیه؟تربیت یا الگو یا ممکنه مشکل دیگری در کار باشه؟

    اگر کودکی رفتارهایی چون( پرتحرکی زیاد، رفتارهای تکانه ای، تکانشگری، تمرکز کم) نشان داد باید در مورد بیش فعالی یا (( ADHDمورد مطالعه ی دقیق قرار بگیرد.رفتارهاش و مصاحبه ای که انجام میشه تحلیل شود تا معلوم شود بیش فعالی هست یا مدل تربیتی ایراد دارد؟

    این بیماری نوعی اختلال عصبی_رشدی است که به صورت های مختلف خود را نشان می دهد.

    این اختلال فقط مختص دوران کودکی نبوده و با ورود به دوران نوجوانی بهبود یافته ولی در صورت عدم درمان تا بزرگسالی  با کم توجهی، آشفتگی و کنترل تکانه ی ضعیف خود را نشان می دهد.

     

    علائم بیش فعالی

    • دوام علائم برای شش ماه متوالی
    • شروع بعد از 3 سالگی و قبل از 7 سالگی
    • تکانشگری و رفتارهای نامناسب و بدون فکر
    • دشواری در توجه کردن(کم توجهی، نقض توجه)
    • فعالیت بیش ازحد و حرکت کردن درشرایطی که انتظار نشستن وجود دارد مثل کلاس
    • پرخاشگری
    • بی قراری حرکتی و پیچ و تاب خوردن در حالت نشسته
    • خستگی مزمن و عدم تحمل انتظار کشیدن مثلا در صف
    • کمبود اعتمادبه نفس
    • نوسانات خلقی
    • قطع حرف دیگران یا دخالت در کارهای دیگران بدون اجازه
    • اضطراب
    • فراموشی
    • نادیده گرفتن جزئیات
    • حواس پرتی
    • انگیزه ی بسیار پایین
    • پریدن از یک شاخه به شاخه ی دیگر
    • مشکلات در روابط عاطفی

     

    با توجه به داشتن تکانشگری ،کمبود توجه و تمرکز  یا ترکیب آنها نوع  بیش فعالی در کوکان متفاوت است. این کودکان اغلب باهوش، خودجوش و دلسوز هستند. اما نگهداری از آنها کار بسیار مشکلی است چون با نافرمانی، فراموش کردن انجام کارها، عزت نفس پایین، مشکل در دوست یابی، بالا و پایین رفتن های عاطفی همراه است.

    مدلهای بیش فعالی

    نوع اول: پرتحرکی و رفتارهای تکانه ای، از ویژگی اصلی اختلال می باشد.

    نوع دوم: اختلال در توجه و تمرکزمی باشد.

    نوع سوم: هم پرتحرکی و هم اختلال توجه با هم به صورت ترکیبی وجود دارد.

    مشکل اصلی مبتلایان به این اختلاتل، بروز رفتارهای نامناسب و تکانشگری می باشد، که در منزل و مدرسه و تحصیل و در ارتباط با دوستان باعث مشکلات عدیده می شود.

    در تشخیص بیش فعالی، کودک هیچ گونه مشکل هوشی نباید داشته باشدوگرنه دیگر بیش فعال محسوب نمی شود.

    کودکان بیش فعال باید توسط خانواده و اطرافیان درک و طرز برخورد با آنها را والدین یاد بگیرند.

     

     

     

     

    عوامل موثر در ایجادADHD

    1. ژنتیک و سابقه ی بیماری روانی در والدین
    2. محیط خانوادگی
    3. تغذیه ی نادرست
    4. خواب ناکافی
    5. مصرف دارودر دوران بارداری
    6. آسیب های مغزی
    7. بیماری های عصبی
    8. حساسیت به مواد غذایی و مواد افزودنی
    9. عدم تعادل زیست شیمیایی مغز
    10. متغیرهای محیطی و مسمویت مثل سرب حاصل از دود اتومبیل ها و آلودگی هوا، محدودیت ها و تنیدگی های محیط
    11. سیگار کشیدن یا مصرف الکل توسط مادر در دوران بارداری
    12. تولد زود هنگام و یا وزن کم در هنگام تولد

     

    بیش فعالی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان می باشد که نشانه های آن در زندگی از دوران کودکی شروع و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد و بر عملکرد روزانه ی زندگی خانوادگی، تحصیلی، شغلی و رشد فرد تاثیر می گذارد.

    در به وجود آمدن این مشکل ژنتیک بی تاثیر نبوده و عوامل خانوادگی نقش دارد. در پژوهش ها مشخص شده (والدین با سابقه ی بیماری روانی، سابقه ی بیماری روانی در وابستگان ،ترتیب تولدو...) در مقایسه با والدین سالم در داشتن فرزندان با اختلال بیش فعالی تفاوت معناداری وجود داشته است.

    البته نظریه های دیگر پیرامون تاثیر عوامل محیطی (نحوه ی برخورد خانواده با خصوصیات شخصیتی و فردی کودک، جمع همسالان و برخورد آنها) بر تکامل یا پیشرفت این اختلال تاکید دارد.

    استفاده ی زیاد از بازی های کامپیوتری می تواند در بروز عصبانیت و تشدید تکانشگری در این کودکان مهم باشد.

    جایگزین کردن بازی های خلاقانه و ورزش و خواندن شعر و داستان در کاهش تنش و آرام سازی این کودکان موثر می باشد.

     

    پیامد بی توجهی به بیش فعالی

    • سطح تحصیلی پایین
    • عزت نفس پایین
    • افسردگی
    • بزهکاری
    • اختلال های شخصیت
    • اعتیاد به الکل
    • سوءمصرف مواد
    • روان گسستگی
    • دورماندن از جمع اقوام و دوستان
    • فردی ضد اجتماعی
    • مشکل ساز کردن زندگی والدین
    • اضطراب، لکنت زبان، گستاخی

    راهکارها

    • صبور بودن والدین
    • آموزش والدین و آرامش و عدم پرخاشگری والدین در مواجهه با کودک
    • بازی درمانی
    • فنون شناختی: حذف رفتارهای نامطلوب و کسب رفتارهای تازه، تغییر تفکر کودک با خود صحبتی
    • روش های رفتاری: تقویت مثبت ، تقویت منفی، تنبیه، خاموشی، محروم کردن
    • تمرین های تعادل و توازن
    • آرام سازی
    • تقویت تمرکز
    • استفاده از سیستم پاداش دهی مثل برچسب
    • خوشحال کردن و سورپرایز کردن کودک بعد از یک رفتار خوب
    • استفاده از عبارات ستایشی مثبت برای ایجاد انگیزه
    • استفاده از نوروفیدبک(یادگیری مغز برای تنظیم خود و برطرف کردن نقایص خود)
    • دارو درمانی و استفاده از ریتالین یا ریوا- آتوموکستین
    • کوچینگ: مدیریت عادات و الگوهای رفتاری منفی و مدیریت زمان و الویت بندی

     

    زندگی مملو از امتحانات و مشکلاتی است که در صورت پذیرش آنها و برخورد درست و عاقلانه با گذشت زمان و پیگیری حل شده و خشنود از این آزمون با تجربه ی بیشتر در مراحل دیگر ثابت قدم تر ، قدم بر می داریم و داشتن کودک بیش فعال و کنار آمدن با این کودکان ،یکی از این آزمونها می باشد.

    داشتن مشکل، شادی، بیماری و.... جزئی از چرخه ی زندگی می باشد پس با توکل بر خالق هستی با اطمینان قدم بردارید.

     

     

     

     

     

مطالب اخیر

عضویت در خبرنامه